loading...

آئین مستان

متن اشعار ولادت امام علی,امام علی,ولادت امام علی,اشعار ولادت امام علی,شعر ولادت امام علی,متن اشعار ولادت,متن اشعار,اشعار ولادت,شعر ولادت,آموزش مداحی,کتاب مداحی,آئین مستان,آیین مستان,مرجع اشعار و ادعیه

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1757 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1294 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 697 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 635 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3495 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3825 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3679 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7266 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4953 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4373 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5540 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 572 زمان : نظرات (0)

 

ای حرم، دیدار روی حق تعالایت مبارک

کعبه امشب آفتاب عالم آرایت مبارک

ای صفا، ای مروه، ای هستی، تجلاّیت مبارک

ای حطیم، ای حجر، ای زمزم، تولاّیت مبارک

فاطمه بر صورت مولا، تماشایت مبارک

رحمةٌ للعالمین، دیدارِ مولایت مبارک

گوهرِ دریای توحیدت مبارک باد کعبه

در دل شب قرص خورشیدت مبارک باد کعبه

امشب از زمزم به کف ساغر بگیرید ای ملایک

کعبه را مانند جان در بر بگیرید ای ملایک

عیدی خود را زپیغمبر بگیرید ای ملایک

هر چه می خواهید از حیدر بگیرید ای ملایک

ذکر یا مولا علی از سر بگیرید ای ملایک

از امیرالمؤمنین کوثر بگیرید ای ملایک

سر خوشانِ زمزمِ فیضِ علی ساغر مبارک

بر همه میلاد مولا ساقی کوثر مبارک

دامن امّ القری امشب ابوالایتام دارد

مکّه پیش از سال بعثت جلوه ی اسلام دارد

یا حرم آگاهی از بشکستن اصنام دارد

آسمان از صورت خورشید بر کف جام مبارک

یا زمین از نور امشب جامه ی احرام دارد

حبذّا مولود مسعودی که حیدر نام دارد

کعبه امشب بیت امیرالمؤمنین شد

ملک هستی غرق در نور امیرالمؤمنین شد

ای نبی را جانشین، میلاد مسعودت مبارک

عروة الوثقای دین، میلاد مسعودت مبارک

قبله ی اهل یقین، میلاد مسعودت مبارک

خلق عالم را معین، میلاد مسعودت مبارک

مرشد روح الامین، میلاد مسعودت مبارک

یا امیرالمؤمنین، میلاد مسعودت مبارک

ای حرم امشب اسد در دامن بنت اسد بین

قل هو الله احد مرآت الله الصّمد بین

گوهر عصمت گرفته در بغل دردانه امشب

یا که زمزم را پر از کوثر بود پیمانه امشب

عارض مولا شده شمع و حرم پروانه امشب

خانه دارد آبرو از روی صاحب خانه امشب

این خبر کرده امیر مکّه را دیوانه امشب

می دهد بنت اسد را ذات حق ریحانه امشب

ای امیر مکّه با زمزم حرم را شستشو کن

صاحب البیت آمده جان را نثار روی او کن

فاطمه بنت اسد قرص قمر آوردی امشب

ماهی از خورشید گردون خوب تر آوردی امشب

بر رسول الله قرآنی دگر آوردی امشب

نخل امّید محمّد را ثمر آوردی امشب

جان شیرین بر تن پیغامبر آوردی امشب

حبذّا ای مادر مولا پسر آوردی امشب

با وضو در بر بگیرش هستی پیغمبر است این

هم علی، هم مرتضی، هم بوالحسن، هم حیدر است این

بی تولاّی علی اسلام جان دارد ندارد

زهد کلّ رهروان بی او روان دارد ندارد

خصم او جز در دل دوزخ مکان دارد ندارد

هیچ پیغام آوری خطِّ امان دارد ندارد

بر مشام خویش بویی از جنان دارد ندارد

حشر بی ذلّ لوایش سایه بان دارد ندارد

کعبه شاهد باش من غیر از علی رهبر ندارم

در دو دنیا دست از دامان حیدر بر ندارم

چشم شو کعبه که بینی روی ربّ العالمین را

گوش شو تا بشنوی آیات قرآن مبین را

نطق زیبای دل انگیز امیرالمؤمنین را

صوت قرآن علی لبخند ختم المرسلین را

بوسه های احمد و تبریک جبریل امین را

عید اهل آسمان و شادی خلق زمین را

ای حرم با ماه رخسار علی روشنگری کن

یا علی قرآن بخوان و از محمّد (ص) دلبری کن

یا محمّد شیر تو شمشیر حیّ داورم من

فاتح احزاب و بدر و قهرمان خیبرم من

باطنم من ظاهرم من اوّلم من آخرم من

با تو تنهایی و سختیّ و غم همسنگرم من

کشتی توحید را در سایه ی تو لنگرم من

حیدرم من، حیدرم من، حیدرم من، حیدرم من

همچو قرآنت چراغی منجلی داری محمّد (ص)

بیم از دشمن مکن دیگر علی داری محمّد (ص)

یا محمّد بازو و شمشیر من در اختیارت

من خدا را شیرم و زنجیر من در اختیارت

حمد من، تهلیل من، تکبیر من، در اختیارت

غرّشِ فریاد عالمگیر من در اختیارت

هم قضا تسلیم، هم تقدیر من در اختیارت

عزم من، تعجیل من، تأخیر من، در اختیارت

پا به پای حضرتت اسلام را یار و معینم

تو رسول اللّهی و من هم امیرالمؤمنینم

آمدم تو جان من باشی و من جان تو باشم

از ولادت تا شهادت عبد فرمان تو باشم

در تمام جنگ ها فتح نمایان تو باشم

حامی دین مبین و یار قرآن تو باشم

بین حقّ و بین باطل نور و فرقان تو باشم

باغبانِ دائم گل های خندان تو باشم

آن چنان که حق مرا یار پیمبر آفریده

ذوالفقار حیدری را بهر حیدر آفریده

ای تمام دین من مهر و تولاّیت علی جان

ای دلم دریای نوری از تجلاّیت علی جان

ای به قرآن مدح گفته حقتعالایت علی جان

ای همه عالم فدای قدّ و بالایت علی جان

ای خدا خوانده به کلّ خلق مولایت علی جان

ای فراتر آستان از عرش اعلایت علی جان

ای ولایت دین «میثم» جان میثم هست میثم

وای اگر از مرحمت فردا نگیری دست میثم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 586 زمان : نظرات (0)

 

امشب خدا با خلق خود دارد سرور دیگری

پوشانده بر تن کعبه را دیبای نور دیگری

بخشید خاص و عام را فیض حضور دیگری

عشاق را در هر سری افکنده شور دیگری

کرده است در سینای دل ایجاد طور دیگری

هستی باغ چنان گیتی بین رشک ارم

قدوسیان تقدیس خوان ، گرد حرم بستند صف

سبوحیان تسبح گو استاده هر سو جان بکف

مکه شده دارالصفا کعبه شده بیت الشرف

هر سو نظر می افکنم وجد و سرور است و شعف

خیزد سروش از هر مکان آید ندا از هر طرف

کامشب نهد ماه قدم در بیت خاص خود قدم

شهری که در وصفش بو لااقسم هذا البلد

بیتی است در دامان آن خاص خدای لم یلد

در پای دیوارش زنی یکتا بپاکی چون احد

سر تا بپا پا تا بسر مرآت الله الصمد

نام نکویش فاطمه مام علی بنت اسد

در اشتیاق او حرم آغوش بگشاده ز هم

آنشب طنین انداز شد در گوش جانش این صدا

ما در برای دعوتت از بیت می آید ندا

بیتی که بر میلاد من بنیاد شد از ابتدا

برخیز کامشب در حرم تو با منی من با خدا

برخیز ای جان  جهان در مقدمت بادا فدا

برگیر ره سوی حرم بنما حرم را محترم

فریاد زد حجر و حجر کای بانوی عالم بیا

لبخند زد دیوار و در کای مفخر آدم بیا

رکن یمانی زد صدا کای با خدا همدم بیا

زمزم گلاب افشان برخ کای بهتر از مریم بیا

بیت از درون خواندش که هان ای در حرم محرم بیا

ای خانه از تو محترم و ی زاده ات صاحب حرم

بخشید رونق بیت را رخ بر حرم بنهادنش

دل برد اهل ذکر را ، ذکر خدا سر دادنش

پیچید بر خود ناگهان بگرفت درد زادنش

نی طاقت بنشستن و نی قدرت استادنش

لرزاند ارکان را بهم بیم ز پا افتادنش

دستی بسوی حق علم دستیش بر دل از الم

گفت ای به سویت دستها بهر بیاز از هر طرف

یا رب به این دری که من پوشیده دارم در صدف

یا رب به بیت و زمزم و رکن و مقام و مزدلف

یا رب به آنکو ساخته بیت تو را با این شرف

یا رب بقرب آن سلف یا رب بجاه این خلف

راهی برایم بازکن تا وا رهم از درد و غم

بشکافت دیوار حرم کی عصمت یکتا بیا

آمد ندا از میزبان کای میهمان ما بیا

ای دخت والای اسد ، ای ما در مولا بیا

وی حسن ناپیدای ما در دیده ات پیدا بیا

وی در حریم خاص ما از دیگران اولی بیا

در خانه خود نه قدم ای حامل نور قدم

در بیت شد حق بگذاشت پا دیگر نمیدانم چه شد

شد میهمان کبریا ، دیگر نمیدانم چه شد

آن بیت شد بیت الولا دیگر نمیدانم چه شد

او بود و مولا و خدا دیگر نمیدانم چه شد

آمد بدنیا مرتضی دیگر نمیدانم چه شد

انگشت باید بر دهان خاموش باید لاجرم

برگرد دیوار حرم برپاست شور و ولوله

فوجی ز حیرت خامش و خیلی دگر در هلهله

گفتی که شهر مکه را لرزاند در هم زلزله

رفته است تا پای جنون هوش از سر هر سلسله

یاد زنی بی یاوز و بی همدم و بی قابله

غافل که پبش ذوالنعم غرق است در موج نعم

در مکه کس پیدا نشد کاین راز را افشا کند

ممکن نشد میر حرم باب حرم را واکند

گردون بی گردید کان گمگشته را پیدا کند

میخواست زمزم کعبه را از اشک خود دریا کند

می رفت تا دنیا بپا هنگامه فردا کند

نزدیک بود افتد وجود از غصه در چاه عدم

ناگه ز دیوار حرم نوراله آمد برون

سیاره برج اسد با قرص ماه آمد برون

ماهی که مهرش خنده زن از خاک راه آمدبرون

در اشتیاق دیدنش دل بانگاه آمد برون

یعقوب کو ، تا بنگرد یوسف ز چاه آمد برون

عیسی عیان شد بر فلک موسی برون آمد زیم

بحر شرف زاد از صدف آن گوهر یکدانه را

یکباره در انوار او پوشیده دید آن خانه را

چون جان شیرین در بغل بگرفت آن جانانه را

می دید در سیمای او ، سیمای حق سبحانه را

می خواست بندد در قماط آن بازوی مردانه را

کان بندها را شیر حق بگسست چون تاری زهم

کی زاده یزدان را اسد بستن چرا این دست را

بالله نداند بست کس جز کبریا این دست را

خواندند از صبح ازل دست خدا این دست را

گویند تا شام ابد مشکل گشا این دست را

فرموده ختم الانبیاء صاحب لوا ، این دست را

هر جا خدا فاتح شود آنجا منم صاحب (علم)

این دست اندازدز پا گردان خون اشام را

این دست باید بشکند در یکدیگراصنام را

این دست یاری میکند توحید را اسلام را

این دست دارد از خدا خود اختیار تام را

این دست گرداند همی گردون نیلی فام را

این دست باشد لوح را با عزم ربانی قلم

مادر مبند این دست را کاین دست از حیدر بود

این دست بر جسم علی از ان پبغمبر بود

این دست بر اوج سماء افلاک را رهبر بود

این دست در ویرانه ها ایتام را یاور بود

این دست جندالله را چون ظل حق بر سر بود

این دست  آمد دستگیر افتادگان را از کرم

در خاطرت ناید مگر ای مادر پاکیزه خو

روزی که با شیری شدن در چشمه ساری روبرو

اهریمن وحشت تو راشد حمله ور از چارسو

بهر نجاتت ناگهان آمد جوانی ماه رو

او شیر را رد کرد و تو دادی گلوبند به او

آنکو که دادی هدیه ای ای مهربان مادر منم

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 551 زمان : نظرات (0)

 

امشب ای کعبه زیارت کن زیارت کن خدا را

همچو جان برگیر در بر جان ختم‌الانبیا را

چشم شو سر تا قدم، بنگر جمال کبریا را

بوسه زن خاک قدم‌های علی مرتضی را

رکن ارکان الهی نور حسن ابتدا را

پر کن از نور ولایت وسعت ارض و سما را

****

کعبه امشب آبرو از مقدم حیدر گرفتی

خانه ی حقی و صاحب‌خانه را در برگرفتی

دل به حیدر دادی اما دل ز پیغمبر گرفتی

جاودان مانی که امشب زندگی از سر گرفتی

بلکه آب زندگی از ساقی کوثر گرفتی

ناز کن؛ از خضر هم دیگر مگیر آب بقا را

این محمّد را روان و روح قرآن است کعبه

این امیرالمؤمنین این کل ایمان است کعبه

این همان حبل‌المتین این رکن ارکان است کعبه

این به جسم پاک کل انبیا جان است کعبه

میهمانت میزبان ملک امکان است کعبه

می‌دهد از امر حق روزی تمام ماسوا را

****

فاطمه بنت اسد وصل خداوندت مبارک

بحر عصمت گوهر بی‌مثل و مانندت مبارک

نقش لبخند علی بر قلب خورسندت مبارک

عید میلاد یگانه طفل دلبندت مبارک

مادر شیر خدا میلاد فرزندت مبارک

داده ذات حق به تو آیینه ی ایزدنما را

****

فاطمه بنت اسد تهلیل گو تکبیر زادی

نیمه‌شب در جوف کعبه مهر عالمگیر زادی

قل هوالله احد را بهترین تفسیر زادی

دختر شیری و از بهر محمّد شیر زادی

بلکه بر ختم رسل هم شیر هم شمشیر زادی

شیر ده از شیره ی جان در حرم شیر خدا را

****

مادر مولا نثار خاکت از گردون ستاره

ای سلام‌الله بر فرزند دلبندت هماره

از حرم بیرون بیا با قرص خورشیدت دوباره

دیده بگشا بین محمّد گشته سر تا پا نظاره

ذکر یا مولاست جاری بر زبانش بی‌شماره

تا بگیرد در بغل خورشید انوار الهدی را

****

ای مقام و قدر و اجلال تو از مریم فراتر

ای حریم خاص حق را با قدومت داده زیور

دخت شیر و مادر والا مقام شیر داور

جان شیرین محمّد را تویی فرخنده مادر

بی‌قراری می‌کند بر طفل دلبندت پیمبر

 

هدیه کن بر مصطفی امروز جان مصطفی را

یامحمّد البشاره البشاره جانت آمد

پیش‌تر از روز بعثت در بغل قرآنت آمد

همدم دیرآشنایم باز در دامانت آمد

آن که صدها بار جان خود کند قربانت آمد

ای فدایت جان خوبان جهان جانانت آمد

در بغل بگرفته‌ای روح تمام انبیا را

****

یامحمّد از تمام عالم خلقت سر است این

یامحمّد تو همانا شهر علمی و در است این

کفو تو، کفو کتاب‌الله، کفو کوثر است این

فاتح احزاب و بدر و خندق است و خیبر است این

حیدر است این حیدر است این حیدر است این حیدر است این

باز کرده در حضورت پنجه ی مشکل‌ گشا را

****

ای به احمد داده جان، آوای قرآنت علی‌جان

ای جنان یک شاخه گل از باغ و بستانت علی‌جان

ای تو جان مصطفی و مصطفی جانت علی‌جان

ای همه اسلام در ایمان سلمانت علی‌جان

گرچه قابل نیستم جانم به قربانت علی‌جان

بی‌بهایم، چون شود بخشی بها این بی‌بها را

****

تو یداللهی و من افتاده‌ای بی‌دست و پایم

تو تمام هستیِ هست‌آفرینی من گدایم

تو امیرالمؤمنینی، من کی‌ام عبد هوایم

هرکه هستم با همین پرونده ی جرم و خطایم

آشنایم آشنایم آشنایم آشنایم

داشتم پیش از ولادت در دلم مهر شما را

****

من دهم از دست، دامان تو را هرگز علی جان

رو کنم یک لحظه بر غیر شما هرگز علی جان

بی‌تو رو آرم به درگاه خدا هرگز علی جان

دامن مهر تو را سازم رها هرگز علی جان

تو کنی آنی مرا از خود جدا هرگز علی جان

کس نگیرد جز تو دست «میثم» بی‌دست و پا را

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 491 زمان : نظرات (0)

 

الله اکبر ای حرم امشب حرم شدی

بیش از همیشه نزد خدا محترم شدی

آیینه دار آینه ی ذوالکرم شدی

باغ ارم نه، رشک ریاض ارم شدی

ای زادگاه فاطمه، ای خانه ی علی

پروانه ی تو خلق و تو پروانه ی علی

تبریک ای بتان حرم داوری شدید

امشب به کعبه گرم ثناگستری شدید

از افترای بت شدن امشب بری شدید

در اشتیاق شیر خدا حیدری شدید

امشب به کعبه اُنس بگیرید با علی

ریزید بر زمین و بگویید یا علی

خورشید سجده بر کُره ی خاک می کند

زین سجده فخر بر همه افلاک می کند

دیوار کعبه سینه ی خود چاک می کند

پرواز، روح خواجه ی لولاک می کند

امشب شب ولادت جان محمّد (ص) است

ذکر علی علی به زبان محمّد (ص) است

امشب صدای دلکش زمزم علی علی است

امشب سرود عالم و آأم علی علی است

امشب دعای عیسی مریم علی علی است

باور کنید ذکر خدا هم علی علی است

آید صدای زمزمه ی مسجدالحرام

با چار رکن خود به علی می دهد سلام

امشب سرود وحی به تفصیل بشنوید

از جوف کعبه نغمه ی تهلیل بشنوید

تنزیل و قدر و نور به ترتیل بشنوید

بانگ اذان به کعبه زجبریل بشنوید

بانگ علی علی همه در کعبه سر دهید

میلاد نور را به پیمبر خبر دهید

ای شیر، دخت شیر، زهی شیر داورت

ای کعبه این تو، این گل رخسار حیدرت

داری علی به دامن توحید پرورت

این جان سیّد بطحاست در برت

هم مام شیر حقّی و هم شیر دخت شیر

شیر خدا زسینه ی پاک تو خورده شیر

ای طلعتت جمال جمیل خدا علی

ای بر تمام خلق خدا مقتدا علی

ای کرده حق به حضرت تو اقتدا علی

ای جانِ جان، که جان جهانت فدا علی

ای در تمام ملک خدا ذکر خیر تو

مولود کعبه رکن حرم کیست غیر تو

مرآت حسن خالق سرمد تویی علی

توحید تو، حقیقت احمد تویی علی

قرآنِ روی دست محمّد تویی علی

حدّت همین که رحمت بیحّد تویی علی

قرآن کتاب مدح و خدا مدح خوان توست

جای لب رسول خدا بر دهان توست

تنها تویی به ختم رسل جان و جانشین

تنها تو را رسول خدا خوانده کلِّ دین

تنها تویی تو دست الهی در آستین

تنها تویی امیر تمامیّ مؤمنین

تنها تو در، زقلعه ی خیبر گشاده ای

تنها تو، پا به دوش پیمبر نهاده ای

بازوی دیو نفس که بسته است غیر تو؟

با احمد و خدا که نشسته است غیر تو؟

اصلاب کفر را که گسسته است غیر تو؟

بت های کعبه را که شکسته است غیر تو؟

بر منبر رسول، سلونی تو گفته ای

در بستر رسول، تو تنها تو خفته ای

قرآن نیازمند به نطق و بیان توست

هم تو زبان حقیّ و هم حق زبان توست

جاویدی و هماره زمان ها زمان توست

خورشیدی و تمام مکان ها مکان توست

وابسته ی ولای تو وابسته ی خداست

مهر تو لطف و رحمت پیوسته ی خداست

تا حشر بوسه های کرامت به دست توست

بالله قسم زمام امامت به دست توست

بیماری و شفا و سلامت به دست توست

روز جزا لوای امامت به دست توست

روزی که خلق ناله ی این المفّر زنند

حتّی رُسل به زیر لوای تو ایمنند

دستی که دامن تو نگیرد بریده باد

قلبی که بی ولای تو باشد دریده باد

سروی که خم نشد به حضورت خمیده باد

هر کس به جز تو دید، ترابش به دیده باد

وجه اللّهی زمان و ماکن غرق نور توست

هر کس که هر کجا بنشیند حضور توست

من کیستم غلام تو یا مرتضی علی

از تشنگان جام تو یا مرتضی علی

مرغ اسیر دام تو یا مرتضی علی

در دام هم به بام تو یا مرتضی علی

نطقم زکودکی به ثنای تو باز شد

نظم به نام «میثم» تو سرافراز شد

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 474
  • آی پی دیروز : 418
  • بازدید امروز : 1,883
  • باردید دیروز : 2,753
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 84
  • بازدید هفته : 22,860
  • بازدید ماه : 22,860
  • بازدید سال : 1,337,893
  • بازدید کلی : 19,843,721